۱۳۹۲ اسفند ۴, یکشنبه

دکتر محمود امیری مقدم: اعدام برای حکومت ایران به منزله راز بقا است

دکتر محمود امیری مقدم: اعدام برای حکومت ایران به منزله راز بقا است

دکتر محمود امیری مقدم: اعدام برای حکومت ایران به منزله راز بقا است
گفت و گو:  نیما نوروزی – بخش نخست /
نقض حقوق بشر مبحثی آشنا در شرایط امروز جامعه ایران است چرا که به مدت ۳۵ سال مسوولین رژیم با نقض پنهان و آشکار آن تنها به پیشبرد اهداف خود که همان ابقاء و اثبات حکومت به هر شکل ممکن است همت گماشته اند.
download
سایت خبری تحلیل کیهان نوین به منظور اطلاع رسانی دقیق در خصوص وضعیت نابسامان حقوق بشر در ایران و راه کارهای موجود به منظور مقابله با نقض آشکار حقوق بشر در ایران گفت و گویی را با دکتر محمود امیری مقدم رییس و سخنگوی سازمان حقوق بشر ایران انجام داده که توجه شما را به آن جلب می کنیم.
محمود امیری مقدم در پاسخ به چگونگی وضعیت حقوق بشر در ایران و عوامل موثر در بحرانی تر شدن وضعیت آن در ایران گفت: وخامت اوضاع حقوق بشر در ایران مربوط به امسال یا سال های گذشته نیست بلکه ازنخستین روزهای  انقلاب که اعدام  مسوولین حکومت سابق در دادگاه های انقلاب به صورت شبانه و بدون حضور وکیل انجام می شد اوضاع حقوق بشر در ایران به بحرانی ترین شرایط خود رسید و در ادامه این روند، اعدام گروه های سیاسی، اتنیکی، مذهبی و جرایم مربوط به مواد مخدر که با مسوولیت خلخالی انجام می شد شرایط را بیش از پیش دگرگون کرد و در طول ۳۵ سال این جریان به طور متناوب ادامه داشت.
-  منافع جمهوری اسلامی در اجرای احکام اعدام آن هم با توجه به تمامی پیامدهای منفی که در سطوح داخلی و بین المللی برای سردمداران این رژیم به همراه دارد چیست؟
در یک کلام اعدام برای حکومت ایران به منزله راز بقا است
هرچند وجهه بین المللی همواره برای حکومت مهم بوده اما بقاء نظام برای مسوولین رژیم و سردمداران آن بسیار مهم تر است زیرا هدف آنان حفظ خود و در قدرت ماندن به هر طریق ممکن است، به همین دلیل حکومت از طریق اعدام فقیرترین و ضعیف ترین اقشار جامعه (چه در ملاء عام و چه در زندان) و ایجاد رعب و وحشت در میان جامعه سعی می کند تا حکومت خود را استوار نگه دارد و در تمام این ۳۵ سال هر گاه نظام، بقاء و منافع خود را در خطر دید، دست به هر کاری زد تا جایگاه خود را به هر شکل ممکن تثبیت کند، از اعدام چندین هزار نفر در تابستان ۶۷ گرفته تا نوشیدن جام زهر و اعلام آتش بس در جنگ با عراق، اما باید توجه داشت که نظام جمهوری اسلامی هر گاه منافع خود را در خطر می بیند دست به تغییرات میزند بنابراین اگر این اعدام ها نیز برای نظام هزینه و ضرر داشته باشد و به نوعی منافع آن را به خطر بیاندازد، به طور حتم مجبور می شود تا با بازنگری در این مورد تعداد اعدام ها را به حداقل برساند.
مخالفت با اعدام مخالفت با اسلام است
همانگونه که در بیشتر موارد مشاهده شده است بسیاری از اعدام شدگان جزء ضعیف ترین اقشار جامعه و افرادی ناشناس هستند، کمتر پیش میاید که زندانیان سیاسی را رسما اعدام کنند زیرا این عمل برای آن ها بسیار گران تمام می شود اگر یک فرد محکوم به اعدام مورد توجه رسانه ها و مجامع بین المللی قرار بگیرد، سران رژیم آن را به تعویق انداخته و یا حتی لغو می کنند اما باید در نظر داشت که برای جمهوری اسلامی مهمترین مسئله  بالا نگه داشتن تعداد اعدام ها است تا از این طریق و با ایجاد رعب و وحشت در جامعه به حکومت خود ادامه دهد تا جایی که مسوولین نظام می گویند مخالفت با اعدام مخالفت با اسلام است که در اصل منظور آن ها مخالفت با بقای حکومت است.
-  در سالیان نخستین انقلاب و شرایط خاص حاکم بر جامعه آن زمان، بسیاری از انسان ها در ایران اعدام شدند که به دلیل مسائل جاری موجود، این اعدام ها از نگاه فعالین حقوق بشری و سازمان حقوق بشر مخفی ماند، پس از آن ۸ سال جنگ نیز خود فرصتی مناسب برای تسویه حساب های شخصی و قتل عام های گروهی و اعدام های بیشتر بود، در سال های جاری نیز به دلیل برجسته شدن مسایل اتمی بازهم جمهوری اسلامی زیرکانه و پشت پرده تمامی وقایع پیش آمده با سوء استفاده از موقعیت های مختلف و منحرف کردن توجهات بین المللی با قساوت هر چه تمام تر به اعدام ها، قتل عام ها و تسویه حساب های حزبی و گروهی ادامه داد، حال با توجه به این مسائل، برای برون رفت از این وضعیت چه تدابیری را مد نظر قرار داده اید؟ و فشارهای بین المللی تا چه اندازه می تواند در تغییر این روند موثر واقع شود؟
عدم شفافیت در سیستم قضایی ایران باعث می شود نه از آمار و تعداد دقیق اعدام ها اطلاع داشته باشیم و نه از روند رسیدگی به جرایم، اما در گزارش سالانه ۲۰۱۲ میلادی نیمی از آماری که ما ارائه کردیم مربوط به اعدام های مخفیانه در داخل ایران بود اما به احتمال بسیار قوی آمار واقعی اعدام ها خیلی بالاتر از آمار ارائه شده است بنابراین خیلی مهم است که به طور پایه ای با اصل این مجازات غیر انسانی مقابله کنیم.
در خصوص تاثیر فشارهای بین المللی نیز باید گفت که اعمال این گونه فشارها قطعا بی تاثیر نبوده و نخواهد بود. در بسیاری از موارد دیده شده که همین فشارها باعث شده تا احکام اعدام متوقف و در پاره ای موارد باعث آزادی افراد شود، از این میان می توان به سکینه آشتیانی اشاره کرد که قرار بود سنگسار شود اما به دلیل ایجاد کمپین های جهانی و توجه مجامع بین المللی حکم اعدام او لغو شد و یا شخصی که چندی پیش اعدام شد ولی بعد مشخص شد که زنده است اما قاضی اصرار به اعدام دوباره وی داشت که با توجه به رسانه ای شدن و بازتاب بین المللی آن  محسنی اژه ای گفت که به صلاح نظام نیست این حکم اجرا شود و چون مصلحت نظام مهم است این حکم اجرا نشد.
بعد از به روی کار آمدن حسن روحانی حساسیت حکومت نسبت به فشارهای بین المللی بیشتر شد و با صرف هزینه های گزاف سعی سعی کرد تا چهره موجه تری از خود در مجامع بین المللی نشان دهد که همه این ها نشات گرفته از فشارهای بین المللی است.
متاسفانه بعد از انتخابات، بیشتر توجه مجامع بین المللی معطوف به برنامه اتمی نظام جمهوری اسلامی شد و بحث حقوق بشر تا حدودی تحت الشعاع قرار گرفت و من فکر میکنم این می تواند یکی از دلایلی باشد که حکومت ایران توانسته به نقض حقوق بشر ادامه دهد  تا جایی که در ۶ ماهه نخست سال دیدیم که وضعیت نقض حقوق بشر و تعداد اعدام ها در ایران نه تنها بهتر نشد بلکه بدتر نیز شد و تعداد اعدام ها رشد چشمگیر و قابل توجهی داشت و زمانی که از مسوولان حکومت ایران در باره اعدام ها سوال می شود که چرا از نظر آمار اعدام، ایران در صدر جهان قرار دارد؟ آن ها می گویند اعدام تنها به خاطر مبارزه با جرم است و بیش از ۷۰ درصد از اعدام شدگان جرایمشان مربوط به مواد مخدر است در حالی که طبق گفته خود مسوولین نظام در این ۳۵ سال، نه تنها میزان اعتیاد و قاچاق مواد مخدر در کشور کم نشده بلکه بیشترهم شده است.
در مورد دادرسی غیرعادلانه هم گزارش های بسیاری در مورد شکنجه برای گرفتن اعتراف وجود دارد. عدم دادرسی عادلانه، شکنجه و وجود یک سیستم قضایی کاملا سیاسی و غیر مستقل که تنها با هدف حفظ منافع نظام فعالیت می کند همگی از جمله معضلاتی است که باید برای بهبود آن تلاش مضاعفی صورت بگیرد.
در خصوص راه کارهای مناسب برای برون رفت از چنین وضعیتی باید به این امر توجه داشت که جمهوری اسلامی تحت فشارهای شدید همیشه از خود نرمش نشان داده به طور مثال چند سال پیش هیچ وقت صحبت از برقراری رابطه و برقراری دیالوگ با امریکا و انگلیس نبود و همواره شعار مرگ بر امریکا و انگلیس و حمله به سفارتخانه  انگلیس سرلوحه سیاست سردمداران جمهوری اسلامی بود پس حال چطور علی خامنه ای به عنوان رهبر حکومت یک دفعه تغییر کرد و تن به سازش یا همان نرمش قهرمانانه داد؟  به نظر من شرایط نابسامان اقتصادی و نگرانی ایشان از ازدیاد فشارها و قیام دوباره مردم باعث شده تا تحت فشار قبول کند و تغییراتی را اعمال کند.
بنابراین بهترین کاری که می شود برای بهتر شدن وضعیت حقوق بشر در ایران کرد این است که موضوع حقوق بشر را همیشه به صورت ویژه در دستور کار قرار داد. امروز ما بیانیه ای را خطاب به وزیر خارجه سوئد و تمامی مسوولین و مقاماتی که به ایران سفر می کنند منتشر کردیم تا در راس دیالوگ ها و گفت و گوهایشان، مسئله حقوق بشر در ایران را در اولویت قرار دهند و هر گونه امتیاز ی که به حکومت ایران می دهند باید مشروط به بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران باشد زیرا اعتقاد داریم در دراز مدت راه حلی مناسب و پایدار برای مسئاله ایران و ثبات در خاورمیانه، همان همزیستی صلح آمیز و احترام به حقوق تمام ملت ها است و اگر حکومتی به مردم خودش احترام بگذارد و پایه مردمی داشته باشد هیچوقت نیاز به ایجاد رعب و وحشت از طریق اعدام و تهدید کشورهای دیگر ندارد.
-   با توجه به راه کارهای ارائه شده تا چه حد به نتیجه این عملکردها خوشبین هستید؟
 بهبود در وضعیت حقوق بشر خواسته و آرزوی من و تمامی همکاران و فعالان حقوق بشر است اما باید توجه داشت که مبارزه علیه اعدام و نجات جان یک انسان در ایران مبحثی جدید است. امروز تنها صحبت بر سر زمان است و من به حصول نتیجه آن بسیار خوش بین هستم زیرا این مبارزه در دراز مدت نتیجه خوبی را در بر خواهد داشت به شرط آن که ما فرهنگ حقوق بشر را ترویج دهیم و نهادهای حامی حقوق بشر را تقویت کنیم. ولی موضوع مهمی را که باید همواره مورد توجه قرار داد این است که هیچ حکومتی بر پایه ظلم و وحشت استوار نمانده این بار هم غیر از این نخواهد بود زیرا تجربه و تاریخ نشان داده هر حکومتی که بر اساس ظلم، اعدام، سانسور و زندانی کردن مردم بنا شده استوار نمی ماند.
-  اولویت ها و راه کارهای پیش رو برای بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران از این پس چه خواهد بود و چه برنامه هایی را در آینده مد نظر قرار خواهید داد؟
وظیفه و اولویت ما به عنوان یک نهاد حقوق بشری در واقع مبارزه با نقض حقوق بشر به هرشکل ممکن است و در این میان اطلاع رسانی و اعتراض از طریق آگاهی رسانی و ترویج فرهنگ حقوق بشر خود از برنامه های آتی در بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران است که البته تسریع این روند خود بستگی به وجود امکانات بیشتر دارد. اولویت نخست ما مبارزه با اعدام است ولی در آینده ای نزدیک توجه بیشتر به وضعیت حقوق بشر در مناطق اتنیکی همچون کردستان، بلوچستان و خوزستان را نیز در دستور کار خود قرار خواهیم داد زیرا بی قانونی در این مناطق بسیار بیشتر از سایر مناطق کشور است. مبارزه با تبعیض جنسیتی، توجه به حقوق زنان و … نحوه کار و هدف نهایی ما در رسیدن به جامعه مدنی ایده آل در ایران است.
ما در آینده سعی خواهیم کرد تا با نهادینه شدن فرهنگ حقوق بشر زمینه و بستری را فراهم کنیم تا از این پس خود مردم از حقوق خود دفاع کنند تا بدون توجه به دارندگان قدرت بتوانند به نقض حقوق بشر اعتراض کنند. مهمترین مشکل ما تعداد ناقضین حقوق بشر نیست بلکه تعداد کسانی است که بی اعتنا به نقض حقوق بشر هستند چراکه اگر تمام مردم با هر شغل و مذهبی که دارند به نقض حقوق بشر بی اعتناء نباشند هیچ قدرتی توانایی نقض حقوق آنان را نخواهند داشت در چنین شرایطی است که ما می توانیم بگوییم گامی مثبت در نهادینه کردن فرهنگ حقوق بشر در ایران برداشته ایم.
دکتر محمود امیری مقدم متولد ۱۹۷۱ و فارغ التحصیل رشته پزشکی در رشته نیورو بیولوژی (مغز و اعصاب) و استاد دانشکده پزشکی اسلو، نروژ است که فعالیت های گسترده ای را هم در زمینه حقوق بشر و تلاش های برجسته ای در مبارزه بر علیه حکم اعدام در ایران داشته است.
وی  در سال ۲۰۰۴  نشان طلای بهترین دکترای پزشکی سال در دانشگاه اسلو را از دستان شخص پادشاه نروژ دریافت کرد.
امیری مقدم یکی از اعضای آکادمی علوم و ادبیات نروژ است و توانست جایزه «آندرش یاره» را در سال ۲۰۰۸ را بخود اختصاص بدهد.
او در سال ۲۰۱۳ توسط یک پانل مستقل به عنوان یکی از ۱۰ «درخشان ترین مغز» در کشور نروژ انتخاب شد.  این  لیست توسط روزنامه سراسری «وردنس گانگ / و گ » منتشر شد.
 دکتر محمود امیری مقدم سال های کودکی خود را در شهر کرمان، در حدود ۱۰۰۰ کیلومتری جنوب شرق تهران در ایران به سر برد و در سن ۱۴ سالگی  به عنوان یک پناهنده  به نروژ رفت و در سال ۱۹۹۶ مطالعات پزشکی خود را در دانشگاه اسلو به اتمام رساند و بعد از آن دکترای خود را در مرکز علوم اعصاب و بیولوژی / مولکولی در آن دانشگاه به اتمام رسانید.
نام دکتر محمود امیری مقدم  به عنوان یک مدافع حقوق بشر شناخته شده است. به همین خاطر او توانست در سال ۲۰۰۷  جایزه سازمان عفو ​​بین الملل نروژ را از آن خود کند.  امروز او به عنوان استاد پزشکی و رییس آزمایشگاه مولکولی علوم اعصاب در دانشگاه اسلو کار می کند. او همچنین یکی از بنیانگذاران و سخنگوی سازمان غیر دولتی ( ان جی او) حقوق بشر ایران است  که نظارت بر موارد نقض حقوق بشر در ایران را انجام می دهد.

0 نظرات:

ارسال یک نظر