۱۳۹۲ بهمن ۷, دوشنبه

مزامیر ۵۷

1ای خدا بر من رحم فرما، بر من رحم فرما! زیرا جانم در تو پناه میبرد، و درسایه بالهای تو پناه میبرم تا این بلایا بگذرد. 2نزدخدای تعالی آواز خواهم داد، نزد خدایی که همهچیز را برایم تمام میکند. 3از آسمان فرستاده، مرا خواهد رهانید. زیرا تعاقب کننده سخت من ملامت میکند، سلاه. خدا رحمت و راستی خودرا خواهد فرستاد. 4جان من در میان شیران است. در میان آتش افروزان میخوابم یعنی آدمیانی که دندانهایشان نیزهها و تیرهاست. و زبان ایشان شمشیر برنده است. 5ای خدا بر آسمانها متعال شو و جلال تو بر تمامی جهان. 6دامی برای پایهایم مهیا ساختند و جانم خم گردید. چاهی پیش رویم کندند، و خود در میانش افتادند، سلاه. 7دل من مستحکم است خدایا دل من مستحکم است. سرود خواهم خواند و ترنم خواهم نمود. 8ای جلال من بیدار شو! ای بربط وعود بیدار شو! صبحگاهان من بیدار خواهم شد. 9ای خداوند تو را در میان امتها حمد خواهم گفت. تو را در میان قومها تسبیح خواهم خواند. 10زیرا رحمت تو تا آسمانها عظیم است وراستی تو تا افلاک. 11خدایا بر آسمانها متعال شو. و جلال تو بر تمامی جهان.

0 نظرات:

ارسال یک نظر