۱۳۹۲ بهمن ۶, یکشنبه

مزامیر ۵۲

1ای جبار چرا از بدی فخر میکنی؟ رحمت خدا همیشه باقی است. 2زبان تو شرارت را اختراع میکند، مثل استره تیز، ای حیله ساز! 3بدی را از نیکویی بیشتر دوست میداری و دروغ را زیادتر از راست گویی، سلاه. 4همه سخنان مهلک را دوست میداری، ای زبان حیله باز! 5خدا نیز تو را تا به ابد هلاک خواهد کردو تو را ربوده، از مسکن تو خواهد کند و ریشه تورا از زمین زندگان، سلاه. 6عادلان این را دیده، خواهند ترسید و بر او خواهند خندید. 7هان این کسی است که خدا را قلعه خویش ننمود بلکه به کثرت دولت خود توکل کرد و از بدی خویش خود را زورآور ساخت. 8و اما من مثل زیتون سبز در خانه خدا هستم. به رحمت خدا توکل میدارم تا ابدالاباد. 9تو را همیشه حمد خواهم گفت، زیرا تو این را کردهای. و انتظار نام تو را خواهم کشید زیرا نزدمقدسان تو نیکوست.

0 نظرات:

ارسال یک نظر