۱۳۹۲ بهمن ۸, سه‌شنبه

مزامیر ۶۹

1خدایا مرا نجات ده! زیرا آبها بهجان من درآمده است. 2در خلاب ژرف فرورفتهام، جایی که نتوان ایستاد. به آبهای عمیق درآمدهام و سیل مرا میپوشاند.3از فریاد خودخسته شدهام و گلوی من سوخته و چشمانم ازانتظار خدا تار گردیده است. 4آنانی که بیسبب ازمن نفرت دارند، از مویهای سرم زیادهاند ودشمنان ناحق من که قصد هلاکت من دارندزورآورند. پس آنچه نگرفته بودم، رد کردم.5ای خدا، تو حماقت مرا میدانی و گناهانم از تومخفی نیست. 6ای خداوند یهوه صبایوت، منتظرین تو بهسبب من خجل نشوند. ای خدای اسرائیل، طالبان تو بهسبب من رسوا نگردند. 7زیرا بهخاطر تو متحمل عار گردیدهام ورسوایی روی من، مرا پوشیده است. 8نزدبرادرانم اجنبی شدهام و نزد پسران مادر خودغریب.9زیرا غیرت خانه تو مرا خورده است وملامت های ملامت کنندگان تو بر من طاری گردیده. 10روزه داشته، جان خود را مثل اشک ریختهام. و این برای من عار گردیده است. 11پلاس را لباس خود ساختهام و نزد ایشان ضربالمثل گردیدهام. 12دروازه نشینان درباره من حرف میزنند و سرود میگساران گشتهام.13و اما من، ای خداوند دعای خود را در وقت اجابت نزد تو میکنم. ای خدا در کثرت رحمانیت خود و راستی نجات خود مرا مستجاب فرما. 14مرا از خلاب خلاصی ده تا غرق نشوم و ازنفرت کنندگانم و از ژرفیهای آب رستگار شوم.15مگذار که سیلان آب مرا بپوشاند و ژرفی مراببلعد و هاویه دهان خود را بر من ببندد. 16ای خداوند مرا مستجاب فرما زیرا رحمت تونیکوست. به کثرت رحمانیتت بر من توجه نما. 17و روی خود را از بنده ات مپوشان زیرا در تنگی هستم مرا بزودی مستجاب فرما. 18بهجانم نزدیک شده، آن را رستگار ساز. بهسبب دشمنانم مرا فدیه ده. 19تو عار و خجالت و رسوایی مرا میدانی وجمیع خصمانم پیش نظر تواند. 20عار، دل مراشکسته است و به شدت بیمار شدهام. انتظارمشفقی کشیدم، ولی نبود و برای تسلی دهندگان، اما نیافتم. 21مرا برای خوراک زردآب دادند وچون تشنه بودم مرا سرکه نوشانیدند. 22پس مائده ایشان پیش روی ایشان تله باد و چون مطمئن هستند دامی باشد. 23چشمان ایشان تارگردد تا نبینند. و کمرهای ایشان را دائم لرزان گردان. 24خشم خود را بر ایشان بریز و سورت غضب تو ایشان را دریابد. 25خانه های ایشان مخروبه گردد و در خیمه های ایشان هیچکس ساکن نشود. 26زیرا برکسیکه تو زدهای جفامی کنند و دردهای کوفتگان تو را اعلان می نمایند. 27گناه بر گناه ایشان مزید کن و درعدالت تو داخل نشوند. 28از دفتر حیات محوشوند و با صالحین مرقوم نگردند.29و اما من، مسکین و دردمند هستم. پسای خدا، نجات تو مرا سرافراز سازد.30و نام خدا رابا سرود تسبیح خواهم خواند و او را با حمدتعظیم خواهم نمود.31و این پسندیده خداخواهد بود، زیاده از گاو و گوسالهای که شاخها وسمها دارد.32حلیمان این را دیده، شادمان شوند، وای طالبان خدا دل شما زنده گردد،33زیرا خداوند فقیران را مستجاب میکند واسیران خود را حقیر نمی شمارد.34آسمان وزمین او را تسبیح بخوانند. آبها نیز و آنچه در آنهامی جنبد. 35زیرا خدا صهیون را نجات خواهدداد و شهرهای یهودا را بنا خواهد نمود تا در آنجاسکونت نمایند و آن را متصرف گردند. 36وذریت بندگانش وارث آن خواهند شد و آنانی که نام او را دوست دارند، در آن ساکن خواهندگردید.

0 نظرات:

ارسال یک نظر