۱۳۹۲ دی ۲۳, دوشنبه

مزامیر ۲۵

1ای خداوند بسوی تو جان خود رابرمی افرازم. ای خدای من بر تو توکل میدارم.2پس مگذار که خجل بشوم و دشمنانم بر من فخر نمایند. 3بلی هرکه انتظار تو میکشدخجل نخواهد شد. آنانی که بیسبب خیانت میکنند خجل خواهند گردید. 4ای خداوندطریق های خود را به من بیاموز و راههای خویش را به من تعلیم ده. 5مرا به راستی خود سالک گردان و مرا تعلیم ده زیرا تو خدای نجات من هستی. تمامی روز منتظر تو بودهام. 6ای خداونداحسانات و رحمت های خود را بیاد آور چونکه آنها از ازل بوده است. 7خطایای جوانی وعصیانم را بیاد میاور. ای خداوند به رحمت خودو بهخاطر نیکویی خویش مرا یاد کن. 8خداوندنیکو و عادل است. پس به گناه کاران طریق راخواهد آموخت. 9مسکینان را به انصاف رهبری خواهد کرد و به مسکینان طریق خود را تعلیم خواهد داد. 10همه راههای خداوند رحمت وحق است برای آنانی که عهد و شهادات او را نگاه میدارند. 11ای خداوند بهخاطر اسم خود، گناه مرابیامرز زیرا که بزرگ است. 12کیست آن آدمی که از خداوند میترسد؟ او را بطریقی که اختیار کرده است خواهد آموخت. 13جان او در نیکویی شب را بسر خواهد برد. و ذریت او وارث زمین خواهند شد. 14سر خداوند با ترسندگان او است و عهد او تا ایشان را تعلیم دهد. 15چشمان من دائم بسوی خداوند است زیرا که او پایهای مرااز دام بیرون میآورد. 16بر من ملتفت شده، رحمت بفرما زیرا که منفرد و مسکین هستم. 17تنگیهای دل من زیاد شده است. مرا ازمشقت های من بیرون آور. 18بر مسکنت و رنج من نظر افکن و جمیع خطایایم را بیامرز. 19بردشمنانم نظر کن زیرا که بسیارند و به کینه تلخ به من کینه میورزند. 20جانم را حفظ کن و مرارهایی ده تا خجل نشوم زیرا بر تو توکل دارم. 21کمال و راستی حافظ من باشند زیرا که منتظرتو هستم. 22ای خدا اسرائیل را خلاصی ده، ازجمیع مشقتهای وی.

0 نظرات:

ارسال یک نظر